مرد کوچک ما

نامه ترلان

1393/4/2 9:50
نویسنده : علی
110 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها در حال درس خوندن برای امتحانات پایان ترم فوق لیسانسم بودم.

خیلی در گیر بودم و نمی تونستم به بچه ها برسم.ترلان رو اغلب پیش مامان

می ذاشتم.اما دخترم خسته میشد.یه شب یه کاغذ از زیر در انداخت تو. که اونو

در تصویر میبینید.

گفتم این کیه؟

گفت: این ترلانه که منتظر باباش نشسته...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)